سفارش تبلیغ
صبا ویژن



امکانات و شهروندان -

   


اگر در فرصت های گذری به تماشای ساختارهای متضاد ارتفاعی در معماری- شهرسازی بپردازید، متوجه می شوید که در این شیوه ها سهم زیستی انسانی از هوا و محیط جدولبندی شده است و البته در این میان سهم کودکان به لحاظ کمبود فضا و نبود امکانات بازی- به عنوان اساسی ترین خواست و نیاز مقتضی دوره کودکی- اش، بی حوصلگی و در نهایت خودگرایی و انزواطلبی می شود. چیزی شبیه قرنطینگی.
کودکان در بازی های خود زندگی می کنند. اما متأسفانه این حس و نیاز حیاتی شان در محیط آپارتمان مسکونی تامین نمی شود. روی به بیرون از خانه می آورند؛ گاه همراه والدین- بیشتر مادر- و بعضاً با همسن و سال های خود اما آنان باید بگردند تا جایی مناسب و دارای امکانات مورد علاقه در پارک ها، بوستان ها و گاه در کوچه ها بیابند. بیشتر سوی پارک ها روان می شوند که اغلب کوچک اند و بعضاً وسایل بازی ندارند! ناچار در گوشه ای برای خود زمین فوتبال یا والیبال تدارک می بینند. چهار تا تکه سنگ حدود دروازه شان می شود و زیرآفتاب انرژی شان را تخلیه می کنند. خیلی از همین کودکان بازی- نوجوان ها- در نبود و کمبود وسایل بازی و سرگرمی های مفید دیگر، در کوچه و پارک ها پرسه می زنند. دست آخر افسرده و خسته از رفت وآمدها راهی آپارتمان مسکونی شان می شوند... این چرخه و اتفاقات، کلیشه ای شده است. ادامه مطلب...


نویسنده » حدیث » ساعت 10:2 صبح روز چهارشنبه 87 آبان 29

یا باید از خیابون رد بشم  یا از پل هوایی .

برای رد شدن از خیابون تنها ابزاری که در اختیار دارم یک عصای سفید است ، این عصا در خیابان کارایی ندارد ، این عصا برای چاله ، چوله های کوچه است ، برای اینکه زمین نخورم ، اما اینجا خیابونه ، ماشین ها مثل چاله ، چوله های کوچه نیستند که منتظر باشند من از یه جای دیگه رد بشم ، دیگه نمی خواهم برای رد شدن از خیابون یکی دستم رو بگیره ، چاره ای ندارم جز اینکه از پل هوایی رد بشم .  از آقایی می پرسم ، می گه : این نزدیکیها پل نیست .  باید پیاده روی کنم ، ساعت رو هم نمی دونم ،دیرم شده یا نه ؟  ، از این به بعد باید زودتر از خونه در بیام ، به پل می رسم ، پله ها رو یکی ، یکی می رم بالا ، اما نمی دونم چرا هر چه جلوتر می رم تعدادشون بیشتر میشه ، خسته شدم ، ساعت رو هم نمی دونم .

طرح هایی  از قبیل :  پل های هوایی مجهز به پله برقی و عصاهای هوشمند و ... اجرا شده  ، ولی نه در همه جا و به صورت گسترده ، چه خوب می شد مهندسان ما بجای هزینه ، برای ساخت پل های هوایی زیبا و شیک ،  به مشکلات نابینایان و البته مردم عادی در استفاده آسان تر از پل ها بپردازند 



نویسنده » حدیث » ساعت 10:6 صبح روز پنج شنبه 87 مهر 18