سفارش تبلیغ
صبا ویژن



نقد و پیشنهاد -

   

کسی دوست ندارد که در کنار خیابانی با ترافیک سبک مغازه باز کند. منطقی هم هست. ترافیک بیشتر، یعنی مشتری بیشتر. از طرفی، مغازه‌ها خودشان ترافیک یک خیابان را افزایش می‌دهند. ترافیک بالاتر کاسبان دیگر را نیز تشویق می‌کند تا به آن خیابان بیاییند و سرمایه گذاری کنند. در یک دور می‌افتیم. ترافیک بیشتر مشتری بیشتر، مشتری بیشتر، ترافیک بیشتر. آنقدر پیش می‌رویم تا به جایی برسیم که پیاده رفتن در آن خیابان سریعتر از رفتن با ماشین باشد.
خوب حالا که قرار شد پیاده برویم، اصلا یک کاری بکنیم. خیابانها را بر دو دسته تقسیم کنیم، محل عبور ماشینها و محل عبور آدمها. در جایی که ماشین باید بگذرد، به هیچ عنوان اجازه باز کردن مغازه داده نشود. اما در خیابانی که عبور ماشینها ممنوع است، باز کردن مغازه آزاد باشد.
خیابانی که محل عبور پیاده ها است را می‌توان زیبا هم کرد. به جای آسفالت آنرا سنگ فرش کرد و در وسط خیابان درخت و گل و بلبل و نیمکت کاشت تا ملت عشق و صفا کنند. می‌توان فضای روبروی رستورانها را هم به آنها اجاره داد تا میز و صندلی بگذارند. با بستن این چنین خیابانی اتفاق خاصی هم نخواهد افتاد. چونکه از قبل هم عملاً بسته بود.
شاید یک مثال خوب از این مورد، خیابان پاسداران و شهید امیرابراهیمی باشد که موازی هم هستند. یکی پر از مغازه و پر ترافیک است اما آن یکی تغریبا آزاد است.
این چیزی که گفتم ابداع من نیست. در تمام شهرهای ایتالیا این الگو وجود دارد.

منبع



نویسنده » حدیث » ساعت 10:46 صبح روز دوشنبه 87 آبان 13


اصلا من دوست دارم حرفهای تکراری بزنم ، مگه چه ایرادی داره ، خوب شاید یکی باشه که این حرف براش تازگی داشته باشه ، خودمونی ، این حرفهای تکراری که زده میشه ، علت تکرار کردنش چیه ؟! 
 حالا چه گیری دادید مقصر رو پیدا کنید ، در هر صورت من حرفم رو میزنم ، میرم سر اصل مطلب ، همه ی ما انسان ها موقعی که متولد میشیم صاحب چند صفحه کاغذ میشیم به اسم شناسنامه ، به عبارتی دیگه همه ی ما حتما باید یک شناسنامه داشته باشیم ، حالا به خاطر اینکه داورهای جشنواره به این متن بنده حداقل امتیاز منفی رو بدهند ربطش میدم به فضای سبز ، من میگم حالا که داشتن یه چند تا کاغذ این قدر واجبه ، یه قانونی هم باشه که بگه ، این کاغذهایی که اعلام کننده هویت من هستند ، همین جوری از آسمون نریختند ، از یه چیزی به اسم درخت درست شدن ، حرف آخر اینکه همیشه کودکی هست که متولد بشه ، 
پس یه قانونی بزاریم که طبق اون با تولد هر شخص نهالی هم کاشته بشه و مسئولیت سبز نگه داشتن اون به شخص واگذار بشه ، حتی می تونیم کمی خشونت داشته باشیم ( در مواردی خشونت   ضروری است ) و افرادی که به درختشون رسیدگی نمیکنند جریمه بشند .



نویسنده » حدیث » ساعت 5:39 عصر روز سه شنبه 87 مهر 30