سفارش تبلیغ
صبا ویژن



یادداشت نویسندگان وبلاگ -

   

اعتماد از مقوله های مهم در ارتباط با جوانان است که کمتر مورد توجه مسئولین قرار می گیرد . مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان فرمودند :

 «این که من بارها گفته ام که متوسط استعداد جوانان ایرانی از متوسط استعداد جوانان دنیا بالاتر است ، این محصول یک روش علمی و یک بررسی علمی است ؛ یک چیز مسلم است»  .

طبق آمار منتشره از مراکز رسمی بیش از 70% جمعیت کشور ما جوان هستند و در بین کشورهای جهان ، یکی از جوان ترین کشورها از لحاظ جمعیت هستیم که امتیاز بزرگی است برای کشور ، لذا باید به نیرو و توان جوان اعم از فکری و جسمی بها داد ،  شهرداری ها در این امر می توانند نقش مهمی را ایفا کنند به طور مثال شهرداری با توجه به حیطه ی وظیفه خود می تواند از جوانانی که علاقه مندند به طور مستقیم استفاده نموده و آنها را در جلسات و تصمیماتی که برای شهر گرفته می شود شرکت داده و از ابتکارات و خلاقیت آنها حمایت کند در مواردی حتی به آنها مسئولیت داده شود  تا خود کارها را به دست گیرند ، که  تجربه ای برای جوانان خواهد بود که با چند وچون قضیه آشنا شوند ؛ چرا که بیشتر جوانان ما در مهارت عملی ضعیف هستند و این فرصت زمینه ای بسیار مناسب برای آنها خواهد بود ، البته رهنمودهای افراد خبره در این زمینه بسیار سودمند خواهد بود ،  



نویسنده » حدیث » ساعت 12:13 عصر روز جمعه 87 مهر 12

 

زندگی ساندویچی امروز حتی رو فضای سبز هم اثر گذاشته ، البته اینک در مراحل ابتدایی این تاثیر هستیم ، متوجه منظورم که شده اید ، بله همین گلهای پلاستیکی که تولید آن روز به روز افزون تر می شود ، البته هم اکنون در ساختمانها و مراکز اداری استفاده می شود و هنوز علنا به فضای سبز بیرون راه نیافته ، ولی  فکر می کنم این راحتی و بی دردسریی که دارد کم کم مردم را به فکر استفاده از این تولیدات در پارک ها و خیابانها بیاندازد ، و موجب غفلت  مردم  از تاثیرات مثبت باغبانی و گل کاری شود ، از نظر روانشناسی سر و کار مستقیم  با گل و گیاه و آبیاری آنها موجب سرزندگی و شادابی می شود .
 چگونه سبز کردن فضاها نیز بسیار اهمیت دارد ، جناب آقای قرائتی یکبار در جلسه ی درسی خود پیشنهاد دادند  :

چرا ما برای پارک ها و میدان ها از تخم چمن که وارداتی و هزینه ی زیادی را در بردارد استفاده می کنیم بهتر نیست مثلا کاهو بکاریم که برگهای بزرگ تری دارد و در نتیجه اکسیژن بیشتری تولید می کند  

. واقعا فکر بدی هم نیست به خصوص من که از کودکی همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا هیچ وقت در پارک ها و بلوارها درخت میوه نمی کارند ، شاید خیلی ها فکر کنند که آن وقت از درختها اثری باقی نخواهد ماند و خود درختان به همراه میوه هایشان به غارت خواهند رفت ، ولی من با این طرز تفکر مخالفم ، به نظرم با یک فرهنگ سازی خوب ، که مردم در آن فرهنگ ، به درخت احترام بگذارند این پیشنهاد قابل اجرا باشد  

 

پی نوشت : این متن من مثل اینکه شده یکی از خاطرات آقای مسعود محمد جعفر خودتون قضاوت کنید



نویسنده » حدیث » ساعت 10:38 صبح روز پنج شنبه 87 مهر 11

کسانی که رشته ی ریاضی را برای ادامه تحصیل  برگزیده اند ، با کتابی به نام مبانی رایانه آشنا هستند  ، کتابی که در سیستم آموزشی امروز تنها از نظر ضریب بالای درسی ،  اهمیت دارد ، نه از حیث تربیت شهروند الکترونیک . سال گذشته  با مشکل بزرگ بی توجهی نسبت به این کتاب از سوی دبیرستان  و دبیران مواجه شدم ، مدرسه ای که در آن تحصیل می کردم ، مجهزترین سایت را در سطح شهر داشت ، اما اساسی ترین مشکلات را داشت که به آن اشاره می کنم :
دبیر این کتاب ،  دانش اولیه ، برای آموزش را نداشت  ( روزهای آخر من رو کشید کنار و گفت حدیث ، گفتم بله خانم  ، گفت : اگه زحمتی نیست به سوالهای بچه ها جواب بده ، من کمی کار دارم ) .
عدم توجه یا جاهل بودن  به وظایف ، از مطرح ترین مشکلات ما با این خانم بود ، ایشون اغلب موارد بدون هماهنگی ساعات خود را به سایر دبیران می دادند که ظلمی بود بر دانش آموزان . البته زیاد مقصر نبودند ، ایشون مشاور دبیرستان بودند  و این برنامه از سوی دبیرستان تنظیم شده بود .                                                        
عدم مهارت در استفاده و آشنایی با رایانه در نسل جوان ، امری است خطر ساز در جهت تحقق نیافتند شهروند الکترونیک و در نتیجه دولت الکترونیک ،  با توجه به پروژه دولت الکترونیک ، سیستم آموزشی کشور با تربیت شهروند الکترونیک می تواند نقش موثری در تحقق آن داشته باشد .
کتابی که برای  آموزش این حرفه  تالیف می شود ، نباید به رشته خاصی محدود شود ، این کتاب می تواند جزء دروس عمومی تمامی رشته ها محسوب شود ؛  و بهتر آن است که این آموزش  از سنین کم ( کودکان و نوجوانان ) آغاز شود .

                                                                                          



نویسنده » حدیث » ساعت 4:23 عصر روز دوشنبه 87 مهر 8

نزدیک ظهر بود و تازه رسیده بودیم. در نگاه اول فهمیدم هیچ فرقی نکرده بود. همان مردم و همان رنگ و بو. بعد از کمی استراحت به سمت حرم مطهر امام راه افتادیم. در راه هر کسی به کاری مشغول بود. بعد از دیدن کلی بی نظمی و هرج و مرج به حرم رسیدیم. وارد حرم شدیم. اصلا قابل مقایسه نبود. نمی دانستم مشهد را به تمیزی و پاکی حرم امام رضا ببینم یا به هرج و مرج و بی نظمی شهر مشهد.

اتفاقی با یک جوان مشهدی در حرم آشنا شدم. صحبت به اینجا رسید که می گفت: هیچ رسیدگی به شهر نمی شود. فقط به فکر گسترش حرم هستند. امام رضا هم راضی نخواهد بود.

به راستی آیا سیره اهل بیت این است که به وضع مردم رسیدگی نشود؟ آیا امام رضا راضی ست که مردم مشهد در برخی نقاط از امکاناتی بسیار محدود برخوردار باشند و حرم مجهز به بهترین امکانات باشد؟

مسئولین عزیز شهر بهتر نیست کمی فکر کنند که در یک حکومت اسلامی مسئولیت پذیرفته اند و باید هم در این دنیا و هم در آخرت در محضر خداوند متعال پاسخگو باشند؟



نویسنده » مرتضی » ساعت 11:46 عصر روز یکشنبه 87 مهر 7

« تهران امروز شهری زیبا نیست » ، این جمله را از سایت  آفتاب خواندم ، عجیب نیست ؟!  به پایتخت کشور این صفت  را دادن عیب نیست ؟ 
  چرا  تهران زیبا نیست ؟؟؟ ،  می دانید که تهران از لحاظ امکانات از  رتبه ی بالایی نسبت به سایر شهرها  برخوردار است ، حتی   بیشتر شهرها  4/1 این امکانات را  ندارند ،  تهران اجازه می دهد درختان را برای ساختن برجهای چند طبقه نابود کنند ، تهران نمی داند زیبایی چیست ، می خواهم برای تهران زیبایی را تفسیر کنم  :
 زیبایی یعنی درخت ، گل، مناظر سبز و خرم ، هوای پاک ،   تاریخ را خوب نمی دانم  ، اینکه چگونه تهران پایتخت شد ، ولی خوب می دانم  که این تهران همان طهران  ، سالیان کهن نیست ،  تهران مردمانی آسمانی ، دوستدار و حافظ طبیعت  داشت ،  خانه هایی  مملو از درختان ،  طبیعت برای آنها  مقدس بود ،   اما اکنون ارزش ساختمانها به نبودن درخت  است به بلندتر ساختن آنها  ،  ساختمانهایی که به جعبه های بسته  شباهت دارند . 
می گویند با وجود افزایش جمعیت چاره ای جز این نیست  ، کمبود زمین برای ساخت و ساز را قبول دارم ، اما ، آیا دلیلی قانع کننده برای  از بین بردن طبیعت است ، چرا وقتی درختی را قطع می کنیم ، در مکانی دیگر درختی را  نمی کاریم  ، چرا یاد گرفتیم اشتباهات خود را دور از منطق توجیه کنیم ، در ایران  جوانانی داریم که تحصیل می کنند ، جوانانی که جویای کار هستند ،  به آنها پرورش درختان و گیاهان را می آموزیم ، ولی در عمل ،  آنها را به اشتغال در آن  تشویق نمی کنیم ، فقط به دادن مدرکی به آنها ،  اکتفا می کنیم  ، این همه سال درس می خوانیم که چی ؟ فقط مدرک بگیریم ،  آیا ملاک مدرک است  .

هنوز دیر نشده ، از جوانانمان بخواهیم

                                        



نویسنده » حدیث » ساعت 9:22 عصر روز شنبه 87 مهر 6

<      1   2   3      >