فضای سبز در شهرها به عنوان ریههای تنفسی شهرنشینان بشمار میآید و به همین دلیل فقدان آن به معنی عدم وجود سلامت و تندرستی در شهرها محسوب میشود. توسعه فضای سبز شهری در جهت کاهش آلودگیهای شیمیایی هوای شهرها در کنار عواملی همچون ایجاد منابع گذران اوقات فراغت برای شهروندان ازجمله ضروریات زندگی شهرنشینی میباشد. در شهرها گذران اوقات فراغت برای کسب تعادل روحی نهتنها امری است واجب بلکه فقدان آن نیز حتی بر روی تواناییهای کاری افراد نیز تأثیرگذار است. در جوامعی که به دلیل عدم تطابق دستمزدها با قیمتها و هزینههای زندگی نیاز به درآمد بیشتر و نیز کار بیشتری است زمان فراغت عملاً بلیعده میشود و شهرنشیان که ناگزیر پیوندهای خود را با طبیعت قطع کردهاند، حتی از نظر بهرهمندی از فضای سبز داخل شهرها نیز در محرومیت کامل بهسر میبرند و این محرومیت برای گروههای کمدرآمدتر به مراتب شدیدتر است. به همین دلیل کسالت، ضعف اعصاب و کوتاهی عمر برای شهرنشینان بویژه برای طبقات فرودست امری اجتنابناپذیر است. پارکهای شهری و فضای سبز حومه ازجمله منابع گذران اوقات فراغت برای عده کثیری از شهرنشینان بهشمار میآیند و اهمیت این کانونها جدا از سایر تأثیرات آنها در تلطیف هوای شهرها، در رابطه مستقیم با شهروندان نیز میباشد. فقر روحی حاکم بر جامعه شهروندان تهرانی در نتیجه عوامل اجتماعی موضع تازهای نیست. بسیاری از شهروندان تهرانی که محروم از ارتباط نزدیک و صمیمی با طبیعت هستند و در حصار مشتی آهنپاره و بتون و آسفالت، از محل مشاغل کاذب خود امرارمعاش میکنند و کار بیمعنی و تکراری خودشان را روزهای متوالی و بدون احساس خلاقیت انجام میدهند بیش از سایر افراد در برابر انواع بیمارهای جسمی و روحی آسیبپذیر هستند شهروندان تهرانی نهتنها به کلی با طبیعت زنده بیگانهاند که حتی آسمان پرستاره شهرشان را هم هرگز بصورت طبیعی ندیدهاند، چراکه آسمان شهر همیشه غرق در دود و انبوه آلایندهها است و حتی اگر شرایطی فراهم شود که کمی از این حجم وسیع دود و غبار کاسته شود این بار نگاهها باید از لابهلای آسمانخراشها بگذرد. گذران اوقات فراغت در پارکها و بهرهمندی از هوای مطبوع و دلپذیر آنها در کنار سایر امکانات فرهنگی، علمی و تفرجگاهی تنها به این دلیل که پارکها و فضاهای سبز شهری در برگیرنده اثرات تغییر فصول و حالات متفاوت و زیبایی و خلاقیت است، نهتنها باعث تقویت روحیه شهروندان میشود بلکه باعث بوجود آوردن امکانات متعدد با افقهای وسیع برای هر فرد نیز میشود.
فضای سبز عامل جلوگیری از آلودگی:
فضای سبز عامل مهمی در جلوگیری از آلودگیهای مختلف نظیر آلودگی هوا، آلودگیهای صوتی، تقلیل دما، افزایش رطوبت نسبی و جذب گرد و غبار و ... میشود. و یکی از مهمترین اثرات فضای سبز درون شهرها باعث شده تا زندگی کردن در جامعه شهری و صنعتیشده را برای انسان قابل تحمل کند.
آلودگی هوا:
فضای سبز بهخصوص در شکل جنگلی میتواند در کاهش آلودگیهای شیمیایی هوا که حاصل مکانیزاسیون و صنعتی شدن زندگی میباشد بسیار تأثیرگذار باشد، و برای بهرهوری از این کارکرد ضمن استفاده از گونههای غیرحساس و واریتههای مقاوم، در صورت صدمه دیدن ترمیم و احیای آنها همیشه مدنظر باشد.
فضای سبز (درختان) در کاهش میزان سرب بویژه در حاشیه جادهها و شاهراهها بسیار مهم بوده است.
مقایسه درختان با سایر گیاهان مانند گیاهان علفی و گیاهان زراعی نشان میدهد که درختان 10 تا 20 برابر گیاهان علفی و 2 برابر گیاهان زراعی توان رسوبگیری دارند. در مناطق پرترافیک، شاهراهها و شهرهای انبوه اهمیت درختان در جذب میزان سرب هوا که از اگزوز ماشینها پراکنده میشود حائز اهمیت است.
آلودگیهای صوتی:
فضای سبز (بویژه درختان) در کاهش آلودگیهای صوتی نقش مهمی را داشته و با استفاده از گونههای مناسب و کاشت اصولی تا 4 دسیبل صدا را کاهش داد تا این نقش فضای سبز را در شهرهای بزرگ و بزرگراهها نشان میدهد که بسیار حائز اهمیت میباشد.
نقش فضای سبز در تقلیل دما، افزایش رطوبت نسبی و جذب گرد و غبار:
فضای سبز درختی با توجه به وسعت سطح برگی خود نسبت به سایر اشکال گیاهی میتواند از طریق تعرق سبب افزایش رطوبت نسبی، کاهش دما و تلطیف هوا میگردد. درختان دما را کاهش داده، هوا را به حرکت و جریان وامیدارند و از خشکی هوا جلوگیری میکنند.
به عنوان مثال درختزاری از گونه راش به مساحت یک هکتار در شش ماه میتواند 3 هزار تن آب را بصورت بخار در هوا پخش کند. عمل تعریق همراه با جذب کالری است و به همین جهت سبب کاهش دما هم میشود.
فضای سبز عوامل دیگری را هم تحتتأثیر خود میگذارد، این عوامل عبارتند از: کنترل سیلابها، کنترل باد، تولید اکسیژن و جذب دیاکسید کربن، ذخیره انرژی، تأثیرات روحی و روانی، کنترل تشعشعات و انعکاس نور و ؟