عصای سفید -

   

یا باید از خیابون رد بشم  یا از پل هوایی .

برای رد شدن از خیابون تنها ابزاری که در اختیار دارم یک عصای سفید است ، این عصا در خیابان کارایی ندارد ، این عصا برای چاله ، چوله های کوچه است ، برای اینکه زمین نخورم ، اما اینجا خیابونه ، ماشین ها مثل چاله ، چوله های کوچه نیستند که منتظر باشند من از یه جای دیگه رد بشم ، دیگه نمی خواهم برای رد شدن از خیابون یکی دستم رو بگیره ، چاره ای ندارم جز اینکه از پل هوایی رد بشم .  از آقایی می پرسم ، می گه : این نزدیکیها پل نیست .  باید پیاده روی کنم ، ساعت رو هم نمی دونم ،دیرم شده یا نه ؟  ، از این به بعد باید زودتر از خونه در بیام ، به پل می رسم ، پله ها رو یکی ، یکی می رم بالا ، اما نمی دونم چرا هر چه جلوتر می رم تعدادشون بیشتر میشه ، خسته شدم ، ساعت رو هم نمی دونم .

طرح هایی  از قبیل :  پل های هوایی مجهز به پله برقی و عصاهای هوشمند و ... اجرا شده  ، ولی نه در همه جا و به صورت گسترده ، چه خوب می شد مهندسان ما بجای هزینه ، برای ساخت پل های هوایی زیبا و شیک ،  به مشکلات نابینایان و البته مردم عادی در استفاده آسان تر از پل ها بپردازند 



نویسنده » حدیث » ساعت 10:6 صبح روز پنج شنبه 87 مهر 18