دکتر ابراهیم فیاض عضو هئیت علمی دانشگاه تهران
1- مشهد به عنوان یک شهر شیعی مهم، مرکز تولید و بازتولید فرهنگ شیعی است. فهم چگونگی این تولید و بازتولید می تواند راه آینده مشهد را به ما بنمایاند. آینده ای که اگر شناسایی نشود، آینده بحران را برای مشهد شکل خواهد داد که آثار اولیه آن به پیدایش رسیده است.
2- مشهد محل آرامگاه امامی است که خود مظهر مهربانی خداست او انسان کاملی است که یکی از اسماء حسنای الهی یعنی رئوف را متجلی ساخته است زوار این مرقد حالت نشاط عجیبی دارند که در هیچ یک از مرقدها دیده نمی شود به گونه ای که فیض رحمت و مهربانی خداوند به وسیله این مرقد شریف بر انسانها باریدن می گیرد و آنها دارای یک خوشحالی و ابتهاج می شود مطالعه مردم شناختی این مرقد خوب این را به ما نشان می دهد.
3- امام رضا(ع) خود یک امام میان فرهنگی است او به اجبار به مرو آورده شد ولی این اجبار او را از نظر روحی و معنوی محدود نساخت و امام رضا(ع) در زمان جانشینی مأمون هرگز مقهور نشد بلکه او در این کوچه اجباری و این مسؤولیت تحمیلی، نهایت استفاده را کرد و آن ارتباطات بین المللی و بین فرهنگی بود که به نفع شیعه، استوار ساخت مثل مناظره با دیگر ادیان و یا سازمان دهی شیعه در سراسر کشور اسلامی عظیم آن روز.
4- اولین بنیان حکومت شیعه ایرانی به وسیله امام رضا(ع) پایه ریزی شد (مثلاً بیعت دو دستی ذوالیمین با امام رضا(ع) و مأمون که بعدها بنیانگذار حکومت ایرانیان در خراسان بزرگ شد.) که خود الهام بخش حکومت ایرانی شیعه در درازمدت شد و حرکت آخری امام رضا(ع) در کوچ مأمون به سوی سوریه و عراق و حجاز، این بنیانگذاری حکومت شیعی را به مرحله عمل رساند چون زمینه توسط امام رضا(ع) آماده شده بود و مانع مأمون بود که امام رضا(ع) قبل از شهادت به عنوان ناامنی کشور اسلامی در دیگر بلاد، مأمون را ترغیب به رفتن از خراسان می کند که بزرگترین بستر حکومت شیعی آماده شد.
5- این حرکت امام رضا(ع) سبب شد که در قرن سوم نهضت های شیعی (فکری و عملی) در خراسان اوج بگیرد(مثل حرکت فردوسی شیعه) و برخورد شیعیان خراسانی با سلاطین سنی دست نشانده خلافت بغداد نیز شروع شد (مثل برخورد فردوسی با سلطان محمود غزنوی) و این ایرانیست که با تفکر شیعه امام رضا(ع) جان گرفته و از خراسان شروع به پراکنش به کل ایران کرد.
6- آمدن مغول و نابودی خلافت مرکزی بغداد و نابودی سلاطین دست نشانده و فاسد، راه را برای ظهور علمی شیعه در ایران هموار کرد (رابطه خواجه نصیرالدین طوسی با هولاکوخان مغول) که این حرکت با ایلخانان تیموری تکمیل شد. (مثلاً ساختن مسجد گوهرشاد توسط تیموریان و گنبد سلطانیه در زنجان برای قبور ائمه شیعه«ع») پس ساختار شیعه در ایران، استوار گشت.
7- با انقراض سلسله عباسی در بغداد، شیعیان عراق به تأسیس حوزه علمیه حله اقدام کردند که توانست با بحث های کلامی علامه حلی و فقاهت محقق حلی و نقادی ابن ادریس حلی، شیعه به انسجام موقتی در کنار انسجام ساختاری ایرانی برسد و یک فاصله بین ایلخانیان تا صفویه طی کند تا آنکه حکومت شیعه علناً قد علم کرده و تا حال ادامه دارد.
8- با آمدن صفویه، ایران جدید به صحنه آمد که مقارن رنسانس یا شروع تمدن جدید غرب بود پس غرب جدید با ایران جدید، همراه شد که این تاریخ تطبیقی می تواند آینده ایران را ترسیم کند و مشهد در مرکز این تطبیق می باشد آن هم به دو جهت ،یکی مرکزیت شیعه و دیگری به مرکزیت اوراسیا.
9- مرکزیت شیعی ایران هم از نظر تاریخی که بیان شد، برای مشهد بارز می باشد و هم از نظر جغرافیایی
امکانات جغرافیایی مشهد، بر سر راه چارراه شرق و غرب و شمال جنوب اوراسیا واقع شده است پس می تواند مرکز اقتصادی شیعه نیز واقع شود، بانک مرکزی حبابی شیعه در این شهر واقع شود و سهامدار بزرگ آن نیز آستان قدس رضوی باشد و توسعه اقتصادی شهر مشهد به عنوان مرکزیت جهانی شیعه نیز با محوریت مالی آستان قدس شروع شود.
10- بعد از مرکزیت اقتصادی، نوبت به مرکزیت فرهنگی می رسد که همانا پارلمان جهانی شیعه می باشد. وظیفه این پارلمان، دست یافتن به ساز و کار توسعه کمی و کیفی شیعه در سطح جهان می باشد. پارلمان شیعه بایستی شهر مشهد را در جهت رشد جهانی شیعه از بعد معرفتی (دانش و رسانه) و بعد ساختاری (شهرسازی مشهد) سازمان دهی کند؛ پس قدرت و اختیارات محلی را می طلبد که جای مطالعه و بررسی دارد.
سازمان فرهنگی تفریحی شهر مشهد