کپی پیست ها -

   

.

 

 

 



نویسنده » حدیث » ساعت 10:3 صبح روز پنج شنبه 87 آذر 14

 



نویسنده » حدیث » ساعت 5:35 عصر روز سه شنبه 87 آذر 12

بگذار تا بگریم از درد روزگاران   

 وز مشکلات شهری یک چند از هزارن

 اجرای طرح جامع هر کس که دیده باشد    

 داند چقدر مشکل باشد به دوش یاران

 بافت قدیمی شهر بیش از خرابه ای نیست     

 گویا شده فراموش از یاد شهرداران

 سر به فلک کشیده برج و آپارتمانش          

  سودش شود سرازیر در جیب رانت خواران

 مسکن به شرط تملیک گیرند نوجوانان        

 سالخوردگان چه سازند؟وای از عیالداران

 هر دم که ابر تیره باران رحمت آرد              

 مختل کند ترافیک سیلاب بعد باران

 عابر رود پیاده در طول هر خیابان   

 زیرا پیاده رو شد پیست موتور سواران

 گر مشکلات شهری خواهی کنی شمارش

  آید شمارگانش تا مرز بی شماران



نویسنده » حدیث » ساعت 1:39 عصر روز سه شنبه 87 آذر 12

 

همیشه صحبت از ترافیک که می‌شود اکثر شهروندان بحث فرهنگ رانندگی رابه میان می‌کشند و واقعیت این است که فرهنگ ترافیک اکثر ما در اغلب شهرهای کشور آن‌قدر نقطه‌ی ضعف و مشکل داردکه هر کدام از ما علی‌رغم این‌که خودمان از این ضعف فرهنگی مستثنی نیستیم اما ساعت‌ها می‌توانیم راجع به رانندگی دیگران مانند یک کارشناس صحبت کنیم.
اما اگر منصف باشیم نباید مشکل ترافیک شهرمان تنها از جانب شهروندان بدانیم.
شما حتی اگر بخواهید تمام ریزه‌کاری‌های مقررات راهنمایی و رانندگی را در شهر رعایت کنید بازهم دچار مشکل خواهید بود؛ چرا که خیلی از علایم رانندگی در شهر ما دچار ضعف هستند. یکی از این نقاط ضعف مربوط به خط‌کشی‌ خیابان‌هاست. که قطعا در حل مشکل ترافیکی شهر نقش مهمی دارد. اما متاسفانه این خط‌کشی‌ها در بعضی خیابان‌های شهر اصلا وجود ندارد و در بیشتر خیابان‌هایی هم که خط‌کشی شده‌اند آ‌ن‌قدر این خط‌ها کم رنگ‌اند که به سختی دیده می‌شوند بنابراین تقریبا خیلی از رانندگان  فراموش کرده‌اند این خط‌کشی‌ها جز علایم راهنمایی و رانندگی هستند و باید به آن‌ها احترام گذاشت به همین جهت رانندگان  در خیابان‌هایی هم که خطوط سفید و زرد دیده می‌شوند بی‌تفاوت از روی آن‌ها رد می‌شوند.
گذشته از نبود و کم‌رنگ بودن خط‌کشی‌ها، در بعضی از خیابان‌ها برای پیدا کردن ایرادات خط‌کشی‌ها لازم نیست شما یک کارشناس امور ترافیکی باشید. کافی است فقط کمی دقت کنید تا کج و معوجی این خطوط را مشاهده کنید.
نکته‌ی جالب دیگر این‌که در اکثر چهارراه‌ها اگر بخواهید از روی محل خط‌کشی عابر پیاده عبور کنید به‌طور یقین دچار مشکل خواهید شد چرا که این خط‌کشی‌ها به‌جای این‌که به پل‌های پیاده‌رو ختم شوند به جدول جوهای کنار خیابان برخورد می‌کنند و شما تنها اگر یک مرد باشید و جوان می‌توانید از این سوی جوی خیابان‌ به آن سو بپرید. (این هم یک بحث فرهنگی در جامعه ما است که یک خانم و با وقار نباید از جوی خیابان بپرد!) بنابراین شهرداری باید نسبت به برداشتن جداول و درست کردن پل در این محل‌ها اقدام کند. وجود این جدول‌ها نه تنها برای شهروندان عادی که برای رفت‌وآمد معلولان نیز مشکل ایجاد کرده است ، مناسب‌سازی فضاهای شهری مساله‌ای است که اکثر شهرها با آن مواجه هستند  و از این لحاظ بسیار عقب هستیم. ما اول خیابان‌ها و اماکن عمومی را می‌سازیم و بعد سعی در مناسب‌سازی آن داریم و این خود هزینه‌ی دو چندانی را به ما تحمیل می‌کند، اما خوشبختانه جدیدا گام‌هایی در این زمینه برداشته شده است. 
   نکته‌ی دیگری که شاید در مورد خط‌کشی‌ها جالب باشد این است بعد ازاین‌که خیابان خط‌کشی می‌شود ظرف مدت کوتاهی این خطوط کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شوند برخی کارشناسان معتقدند علت این کم رنگ شدن استفاده از رنگ‌های نامرغوبی است که گاهی برای کاهش هزینه‌ها و صرفه‌جویی! در خط‌کشی خیابان‌ها استفاده می‌شود، رنگ‌هایی که برای خط‌کشی خیابان‌ کاربری ندارند و به مرور زمان در آسفالت خیابان‌ها حل می‌شوند.
 در تمام شهرهای کشور عمر خط‌کشی‌ها بین 9ماه تا یک سال است ،  متاسفانه در سال‌های گذشته به دلیل عدم نظارت بر این مساله ایراداتی در خط‌کشی‌ها وجود داشت. نه تنها از لحاظ کم‌رنگ بودن خط‌ها بلکه از نظر عرض‌خط‌ها، محل‌ عبور و... نیز مشکلاتی وجود داشت اما انشا‌الله با همکاری معاونت حمل و نقل و امور ترافیکی شهرداری به عنوان متولی ترافیک شهر و سازمان راهنمایی و رانندگی به عنوان مجری قوانین این ایرادات برطرف می‌شوند تا وضعیت ترافیکی شهر بهبود یابد. 
 

با تلخیص از وبلاگ کرمان خبر



نویسنده » حدیث » ساعت 1:58 عصر روز یکشنبه 87 آذر 10

 

بهار مدینه چه دیدنی است!. گاه بادهای تندی که به طوفان می ماند ساقه های سبز گندم را بی تاب می کند و گاه در آرامش آبی آسمان می بینی دشت ها را که چونان پارچه ی مخملین سبزی برق می زنند و خودنمایی می کنند.
بوی سبز علف های وحشی به مشام می رسد. کودکان دست در دست هم به بازی های کودکانه ی خود مشغولند و صدای شعرهای عربی آنها به گوش می رسد. عطری که فاطمه برای علی می زده است به آرامی در ریه های پیامبر می دود تا حالتی همچون سبکی حضور در بهشت را برای رسول خدا هدیه آورد. شبنم عرق بر پیشانی فاطمه می نشیند و در وجودش هنگامه ای برپاست. امروز طلایی ترین لحظات را در زندگی خود داشته است و این دیدار ماندگار در خاطره ها خواهد ماند.
حس غریبی است در وجود پیامبر. نگاهش را رضایتمندانه به اطراف اتاق می اندازد. از هنگام آمدن پیامبر به خانه ی زهرا این چندمین بار است که جهیزیه ی ساده ی او را بر انداز می کند و در نگاه او پرسشی و پرستشی موج می زند. نگاهش را مهربانانه به دخترش، به عروس سه روزه ی بنی هاشم، و همسر قهرمان بیست و پنج ساله ی بطحاء
می اندازد و گو اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله می خواهد حسن ختام دیدارش را به حادثه ی شیرینی پیوند دهد، لب وا می کند:
- فاطمه ی من، عروس آسمان و زمین! نمی خواهم بگویم چرا آن پیراهن هفت درهمی که برای جهیزیه ات خریدیم نپوشیده ای. من که هیچ، همه ی اهل مدینه از ماجرای احسان شب عروسی تو با خبرند. آنها با شنیدن ماجرا انگشت حیرت و تعجب به دهان گرفتند من اما اگر چنین نمی شد شگفت زده می شدم. آخر مگر می شود فاطمه باشی، دختر رسالت باشی و در آستانه ی ورود به خانه ی علی- با آن همه ی ایثار و بزرگ منشی- و وقتی به مسکین رسیدی چشم هایت به تو پشت کنند، سر به زیر اندازی و بروی؟! تو هرگز چنین نمی کردی و نمی کنی. تو دختر همان خدیجه ای که تمامی هستی اش را به پای اسلام ریخت. مگر دختران، تنها زیبایی و طراوت را از مادر می گیرند که این مردم چنین در تعجبند؟! تو زیبایی چونان خدیجه، تو مهربانی چونان خدیجه و درست مانند خدیجه بانوی احسانی، بابا! پدرت به فدای تو که سه روز پس از عروسی ات همان پیراهنی را به تن تو، حوریه ی بهشتی ام، می بینم که در خانه ی بابا می پوشیدی. بگذریم.    ادامه مطلب...


نویسنده » حدیث » ساعت 1:31 عصر روز یکشنبه 87 آذر 10

   1   2   3   4   5   >>   >