فرهنگ در هر نوع از جامعه، نشاندهنده شخصیت، هویت، رفتار و کردار، آداب و رفتار و مجموعه اخلاقیات و ... اهالی آن است که در لوای اجرا و رعایت قوانین و مقررات وضع شده در قانون، نمود پیدا میکند
فرهنگ شهرنشینی، از جمله فرهنگهای کهن است و زمانی که جوامع بدوی وارد مراحل نوین شدند، قوانین و هنجارهای جدیدی را شکل دادند که از این بین، مهمترین این تغییرات پذیرش نظم بود که در روابط اجتماعی افراد بروز پیدا کرد و عاملی شد، برای اینکه افراد جامعه به طور منطقی و قانونمند زندگی کنند و به دنبال آن، قانون و دولت و گسترش روابط اجتماعی شکل گرفت و به تدریج با گذشت زمان و برحسب نیاز شهرها، قوانین، مناسبات اجتماعی، حقوق اساسی و حقوق شهروندی و.. نیز به وجود آمد و افرادی که از این قوانین سرپیچی میکردند، از سوی مراجع قانونی، تعقیب و مجازات شدند. با توجه به آنچه در صدر این نوشته آمد، نگاهی به چگونگی فرهنگ شهرنشینی در کشور خودمان، به ویژه در کلان شهرها و به طور اخص در تهران میاندازیم که آیا از فرهنگ شهرنشینی مد نظر کارشناسان و جامعهشناسان برخوردار هستیم یا نه؟!
ادامه مطلب...
نویسنده » حدیث » ساعت 4:31 عصر روز پنج شنبه 87 مهر 25
دیگر روزهایی را که همه مردم شهر همدیگر را میشناختند و میشد یک طول شهر را پیاده گز کرد، به تاریخ پیوسته است. گمان نمیکنم دیگر هیچ شهری باقی مانده باشد که بشود در یکی ـ دو ساعت پیاده از سمتی به سمت دیگرش رفت. با ظهور پدیدهای به نام اتومبیل و همهگیر شدن آن در دهه ????، شهرها در مسیر جادهها امتداد یافتند و بزرگ و بزرگتر شدند. بعضی از کلانشهرهای دنیا امروز به اندازه یک کشور کوچک وسعت دارند (وسعت شهر تهران تقریباً معادل همین لبنانی است که این همه سرش میجنگند!). کمکم شهرها آنقدر بزرگ و متراکم شدند که اتومبیلهای شخصی پاسخگوی حجم سفر درون شهری شهروندان نبودند. نمیشود گفت خیابانها گنجایش آن همه اتومبیل را نداشتند، چون حتی اگر تمام شهر هم اسفالت میشد و در اختیار اتومبیلها قرار میگرفت، چیزی نمیگذشت که باز هم ترافیکی از اتومبیلها راه را میبست! بنابراین درستتر این است که بگوییم اتومبیلهای شخصی برای سفر در شهر کافی نبودند. کمکم اتومبیلهای بزرگی به سیستم شهر اضافه شدند که وظیفه حمل و نقل مسافران زیادی را به عهده گرفتند. اتوبوس، تراموا، درشکه، قطار برقی، مترو و انواع دیگر وسایل حمل و نقل عمومی وارد شهر شدند.
تصور شهرسازان این است که سیستمهای حمل و نقل عمومی در آینده از این هم بیشتر مورد استفاده در شهرها قرار خواهند گرفت. چیزهایی مثل کمبود فضا، تراکم بالای شهرها، بحران سوخت و بیشتر شدن فواصل، مهمترین دلایل چنین تصوری هستند. بنابراین میشود پیشبینی کرد که در آینده درصد بالایی از سفرهای درون شهری به سیستمهای حمل و نقل عمومی تعلق خواهند داشت.
حالا بیایید شهروندی را فرض کنیم که در یکی از شهرهای بزرگ و متراکم آینده زندگی میکند. او از سیستم خوب، راحت، کمهزینه و پر سرعت حمل و نقل عمومی استفاده میکند و به مقصد خود در شهر سفر میکند. خانه ـ محل کار ـ محل خرید ـ پارک و سینما و تفرجگاههای دیگر ـ و... همین! اما تصور کنید اگر شما (حتی همین حالا) یکی از این مسیرها ـ مثلاً مسیر خانه تا مدرسه ـ را همیشه با مترو طی کنید، چه اتفاقی میافتد؟ شما هرگز فضای شهری بالای سرتان را نخواهید دید! شهروند شهر آینده ممکن است سالها یک مسیر را در شهر برود و بیاید، اما هرگز مغازههای اطراف مسیر را نبیند، از کنار درختهای مسیر عبور نکند، با عابر پیاده دیگری حرف نزند، و هیچ ارتباط دیگری هم با مسیر سفر خود برقرار نکند. در این صورت کمکم فضاهایی که به عنوان مسیر (و تنها مسیر) مورد استفاده قرار میگیرند، از حالت فضای شهر (که لازمهاش وجود روابط اجتماعی است) خارج میشوند و تبدیل به یک فضای مرده در شهر میشوند.
شهروند شهر آینده (و کلانشهرهای بزرگ امروز) ممکن است تمام عمر را در شهری بگذراند اما به جز چند خیابان و چند کوچه و یکی ـ دو میدان اصلی جای دیگری از شهر را ندیده باشد. خیلی محتمل است که در شهری زندگی کند و بسیاری از نقاط آن را هرگز نبیند. حتی خیلی از جاهایی را که هر روز در مسیر او بودهاند، دیده باشد و هرگز از نزدیک از آنها عبور نکرده باشد. یعنی مسافرت درونشهری باعث انقطاع شهروند از دنیای واقعی شهر میشود. نتیجهی چنین اتفاقاتی چه خواهد بود؟ غریبگی با شهر!
امروزه یکی از مسئلههایی که ذهن طراحان شهری را به خود مشغول کرده است، این است که چهطور مسیر قطارهای زیرزمینی را طراحی کنند که مسافر این قطارها بتواند از دنیای بالای سر خود (روی زمین) مطلع شود. این مسئله وقتی خود را نشان میدهد که بسیاری از مسافران قطارهای زیرزمینی یا تونلهای شهری وقتی به انتهای سفر میسند و به سطح زمین میآیند، گم شدهاند و نمیدانند دقیقاً کجای شهر هستند. شاید بتوان با نصب یک نقشه و یک علامت «شما اینجا هستید!» روی آن به مسافر فهماند که کجاست، اما وقتی تعداد چنین نقاطی از حدی بیشتر شود، شهر ناخوانا میشود. خوانا بودن، از مهمترین خصوصیات یک شهر خوب برای زندگی است.
این مسئله با وجود این که سالهاست در میان طراحان شهری مطرح است، اما هنوز راه حل خوبی نیافته است. چهطور میشود مسیر سیستمهای حمل و نقل عمومی را طوری طراحی کرد که مسافر شهری بتواند خود را در متن شهر احساس کند و از آن جدا نشود؟ چهطور میشود با حفظ خوانایی شهر، دسترسیهای سریع شهری ایجاد کرد؟
کپی شده از آرونا
نویسنده » حدیث » ساعت 6:17 عصر روز سه شنبه 87 مهر 23
در عصر حاضر، پیشرفت روز افزون علم و تکنولوژی باعث گردیده شهرنشینان بیشتر زندگی خود را در محیط کار یا تحصیل بگذرانند. اغلب با فعالیت در شیفتهای کاری متفاوت و یا کار و تحصیل همزمان، وقت روزانه خود را آنقدر اشغال نموده اند که کمتر فرصت می کنند به پارکها، فضاهای سبز یا محیطهای مفرح و ورزشی قدم بگذارند. بدیهی است دانشجویان، محصلان و دانش پژوهان سعی می نمایند که چنانچه اوقات فراغتی از کار یا تحصیل فراهم آمد، این زمان را با مطالعه کتابها، مجلات و روزنامه ها و یا استفاده از کامپیوتر بگذراند. اما وجود ترافیک سنگین در شهرهای بزرگ، محدودیت زمانی و عدم فراهم بودن بخشی از این موارد فرصتهای کوتاه فراغت را نیز از آنها سلب می نماید.
بنابراین چنانچه بستری فراهم آید که محیط کار یا تحصیل در کنار محیط های مطالعاتی تفریحی و از این قبیل قرار گیرد زمانهای مفیدی را در اختیار این قشر قرار می دهد اما ایجاد چنین فضاهایی خصوصاً در کلان شهرها با محدودیت های فراوانی مواجه است چرا که زمینهای مورد استفاده برای چنین محیطهایی اغلب محدود است. اما با یک برنامه ریزی مدون و مسئولانه میتوان درصد بالایی از این محدودیتها را برطرف نمود. در این میان، جوان بودن جمعیت کشورمان و میزان بالای علاقه مندی به تحصیلات عالیه میتواند بستری باشد برای توجه به طراحی و تجهیز محوطه فضاهای آموزش عالی. چرا که اغلب دانشجویان مشغول در این موسسات از قاعده مقدمه بحث خارج نمی باشند. دانشجویان جهت گذراندن زندگی و تامین هزینه های دانشگاهی نیاز به اشتغال در محیط های کاری داشته و همین امر باعث کاهش اوقات فراغت آنان خواهد شد. بدین ترتیب وجود محوطه ها و فضاهای سبز در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی یکی از مهمترین ملزومات این نوع فضاها می باشد.
ادامه مطلب...
نویسنده » حدیث » ساعت 5:0 عصر روز سه شنبه 87 مهر 23
نمی دونم هنوز هم میشه یه رد پا از شهر ی رو که مادر بزرگ تعریفش رو می کرد پیدا کرد یا نه ؟!
شهری که بازار ومسجد وخونه های خودشو داره اما بدون دود کارخانه ها و ترافیک اتومبیل ها. شهری که بتونی با جیک جیک گنجشکهاش از خواب پاشی نه با بوق وسر وصدای موتورها وماشین ها .شهری که بارون، رود هاشو پراز آب کنه ومه صبحگاهی تو رو تو خودش محو کنه.
ادامه مطلب...
نویسنده » حدیث » ساعت 1:40 عصر روز یکشنبه 87 مهر 21
آنچه که امروزه با عنوان "شهر الکترونیکی" یا (E-city) از آن یاد می شود به لحاظ برخورداری از ویژگی های ایده آل و منحصر به فرد، ممکن است در شرایط واقعی تا حدی آرمانی به نظر برسد. از این رو منطقی تر آن است که در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به جای سخن گفتن از "شهر الکترونیکی"، به "آرمان شهر الکترونیکی" یا (E-topia) بیاندیشیم و کوشش نماییم ویژگی های آرمانی را به تدریج با تکامل بخشیدن به شهرهای الکترونیکی کنونی، محقق سازیم.
مجموعه تلاش هایی که در حوزه گسترش کاربردهای شهری فناوری اطلاعات طی دو دهه اخیر صورت گرفته است، با وجود آن که از سرعت و پیوستگی شایسته ای برخودار نبوده؛ اما به دلیل همگرایی با مبانی جوامع دانش بنیان می تواند نوید بخش ایجاد یک ایتوپیا یا آرمان شهر الکترونیکی در آینده ای نه چندان دور باشد. امید به آرمان شهری الکترونیکی که در آن استانداردهای شهرهای الکترونیکی رعایت شده باشد و شهروندان با آسودگی و اطمینان خاطر بخش قابل توجهی از تعاملات روزانه خود را با بهره گیری از بسترهای ارتباطی الکترونیکی انجام دهند و به شکل چشمگیری در زمان، هزینه و انرژی خود صرفه جویی کنند، می تواند انگیزه ای قدرتمند برای تحرک بخشیدن به کوشش های آینده باشد.
بدیهی است آرمان شهر الکترونیکی نیز مانند هر پدیده دانش بنیان دیگری ویژگی های خاص خود را دارد و مهمترین ویژگی آن "فرهنگ شهروندی" به شیوه الکترونیک است. حضور در محیط سایبر و مشارکت در فعالیت های انفرادی و جمعی متعارف در شهرهای الکترونیکی فرهنگی را به همراه دارد که شهروندان برای برخورداری از حقوق شهروندی ملزم به رعایت آن هستند. مباحثی مانند مراعات حریم خصوصی افراد در محیط سایبر، حقوق تالیفی و انتشاراتی و دیگر مقررات و قوانینی که همگی برای حفظ حقوق فردی و اجتماعی افراد تنظیم شده اند، در چنین شهری معنا و مفهوم می یابد و اعتبار و روایی آن تا اندازه زیادی به رعایت آن توسط خود شهروندان بستگی دارد.
آنچه که یک آرمان شهر الکترونیکی را نسبت به شهرهای الکترونیکی متعارف و عادی که تا کنون ایجاد و راه اندازی شده اند متمایز می سازد، تنها ابعاد فرهنگی آن نیست بلکه ابعاد کاربردی و فنی آن نیز می باشد. هر قدر زیرساخت های ارتباطی یک شهر الکترونیکی از توسعه و کیفیت بهتری برخوردار باشند، امکان به کارگیری آنها از سوی شهروندان نیز به همان میزان افزایش خواهد یافت. این یعنی تکامل یافتگی ارتباط الکترونیکی. اما در آرمان شهر الکترونیکی این تکامل یافتگی در منتهای درجه خود قرار دارد. از آنجایی که امروزه اینترنت به عنوان مهمترین بستر ارتباطی در جهان معاصر مطرح است و کوشش های گسترده ای در سراسر جهان به منظور توسعه آن در تمامی مناطق و حتا دور دست ترین نقاط هر کشور صورت گرفته است، تمرکز بر این رسانه ارتباطی و بهبود شاخص های توسعه آن نظیر افزایش ضریب نفوذ و پهنای باند وسیعتر دیگر نه به عنوان یک توصیه بلکه به عنوان ضرورتی انکارناپذیر مطرح است. بدین ترتیب تکامل اینترنت و روندهای توسعه آن در آرمان شهر الکترونیکی مد نظر می باشد.
یک آرمان شهر الکترونیکی می تواند در بر دارنده اهداف گوناگونی باشد، از گسترش کاربردهای شهری فناوری اطلاعات گرفته تا ایجاد فرصتهای برابر برای تمامی شهروندان در برخورداری از مزایای شهروندی و مشارکت در یک جامعه اطلاعاتی. امروزه هر شهروند الکترونیکی در جامعه اطلاعاتی نقش و جایگاه منحصر به فرد خود را دارد و در صورت ایفای مناسب این نقش می تواند سهم قابل توجهی در توسعه و پیشرفت دیگر شهروندان و در نهایت جامعه و کشور خود داشته باشد. روشن است ایفای نقش شهروندی و در همان حال برخورداری از حقوق مربوط به آن پیش از هر چیز نیازمند اطلاع رسانی و آگاهی بخشی است که این امر نیز به مدد رسانه های اطلاعاتی امکانپذیر است.
سازمان ها و نهادهای شهری که پیوسته به ارایه خدمات شهری می پردازند، می توانند به عنوان گهواره پیدایش آرمان شهر الکترونیکی به شمار آیند. از آنجایی که ارایه خدمات الکترونیکی در این سازمان ها و نهادها به امری عادی و متعارف مبدل شده است، دیگر تردیدی پیرامون لزوم یا ضرورت ارایه خدمات به شیوه الکترونیکی وجود ندارد و تمرکز کنونی این سازمان ها به بهبود و ارتقای این خدمات معطوف شده است. نقش مجامع علمی و دانشگاهی به لحاظ برخورداری از دانش و تخصص کافی برای همیاری در این عرصه در خور توجه است و این بنیادهای علمی می توانند کمک های موثری را به ارتقای کیفیت خدمات الکترونیکی ارایه نمایند.
آرمان شهر الکترونیکی محصول همکاری و هم افزایی توان سازمان های دانش بنیان گوناگون در یک جامعه است و نمی تواند تنها به ساختارهای ارتباطی و اطلاعاتی متکی باشد. گسترش خدمات شهری تنها یکی از دستاوردهای ایجاد آرمان شهر الکترونیکی است و دانش ضمنی که بر اثر مشارکت در تراکنش های جاری در چنین شهری تولید می شود، خود از ارزش شایان توجهی برخوردار است. این دانش ضمنی سبب ارتقای سطح شهروندی می شود و هر شهروند به طور خودکار با بهره گیری از فنون و مهارت های ارتباطی می تواند متناسب با افزایش میزان فعالیت الکترونیکی خود، از مزایا و حقوق بیشتری نیز برخوردار شود که این امر به پدیده دیگری موسوم به "رقابت الکترونیکی" منجر خواهد شد.
رقابت الکترونیکی در یک آرمان شهر الکترونیکی از یک سو زمینه بروز یافتن استعدادهای نهفته را فراهم می سازد و از سوی دیگر تکامل تدریجی شهر و شهروندان را در پی دارد. همین رقابت در بعدی دیگر سبب تولید دارایی های الکترونیکی می شود. امروزه آثار الکترونیکی که در قالب نرم افزار، کتاب های الکترونیکی و حتا مقالات تولید می شوند، در صورت داشتن ویژگی های لازم به عنوان سرمایه های الکترونیکی یک جامعه در نظر گرفته می شوند. توجه به این عامل کلیدی در ارتقای جایگاه شهروندان الکترونیکی می تواند زمینه ساز آفرینش آثار فاخر و منحصر به فرد باشد و در نهایت جامعه و شهری را به وجود آورد که پیش از هر چیز به لحاظ میزان دارایی و ثروت الکترونیکی تولید شده در آن برای دیگر جوامع و شهرهای الکترونیکی حایز اهمیت باشد.
ایجاد یک آرمان شهر الکترونیکی نیازمند طی شدن یک فرایند تکاملی است و بدیهی است که هر فرایند تکاملی می تواند وقت گیر باشد، از این رو بردباری و شکیبایی برای رسیدن به هدف نهایی یکی از شروط گریز ناپذیر خواهد بود. پرسش اصلی در این میان این است که با بهره گیری از چه عوامل یا عناصری می توان مدت زمان لازم را تا حد امکان کوتاه تر کرد و ایجاد آرمان شهر الکترونیکی را تسریع نمود. اگر چه این پرسش ذهن برخی از اندیشمندان فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را به خود مشغول کرده است، اما می توان پذیرفت که گسترش کاربردی فناوری اطلاعات به عنوان پایه ای ترین عامل در نیل به هدف یاد شده همچنان به قوت خود باقی است. آرمان شهر الکترونیکی در نهایت تقویت کننده مجموعه ای از کارکردهای ارتباطی خواهد بود و بر این اساس بهتر است "تمرکز بر کاربردها" به عنوان یکی از محورهای اصلی در اندیشه پیرامون این موضوع در نظر گرفته شود.
برای رفتن به لینک اصلی مقاله کلیک کنید
نویسنده » حدیث » ساعت 10:29 صبح روز پنج شنبه 87 مهر 18